سیب سبز

سیب سبز

حرفی نیست جز اینکه برای دیدن روی ماه خدا آمده ایم...دروازه ی شهادت نداریم! تنها معبری تنگ مانده... لکن دل را باید صاف کرد...باور کن با همین جنگ نرم می شود روی ماه خدا را بوسید.

آخرین مطالب

۱۱۳ مطلب با موضوع «گاه بازنشر» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

کو دِلی تا ...

  • کرامت حسنی
  • ۰
  • ۰

نامیرا...

و اما من! هرگز برای امام خویش تکلیف معین نمی کنم،که تکلیف خود را از حسین می پرسم. و من حسین را نه فقط برای خلافت، که برای هدایت می خواهم. و من ... حسین را برای دنیای خویش نمی خواهم که دنیای خود را برای حسین می خواهم.

آیا بعد از حسین کسی را می شناسی که من جانم را فدایش کنم؟
و رفت
عبدالله مات ماند. وقتی مرد دور شد، عبدالله لحظه ای به خود آمد. برگشت و اسب خویش را آورد و مرد را صدا زد:
"صبرکن تنها و بی مرکب هرگز به کوفه نمیرسی!"
مرد ایستاد و افسار اسب را گرفت و گفت:
بهای اسب چقدر است؟
دانستن نام تو!
مرد سوار بر اسب شد:
من قیس بن مسهر صیداوی هستم ، فرستاده ی حسین بن علی!
و تاخت...

  • کرامت حسنی
  • ۰
  • ۰

انقلاب شد...

بعد از هزار و سیصد و پنجاه و هفت سال / نوبت به ما دوتا که رسید انقلاب شد!!

  • کرامت حسنی
  • ۱
  • ۰

دلبری کردن همیشه کار انسان ها که نیست / گاه گاهی استکانی چای هم دل می برد...

  • کرامت حسنی
  • ۱
  • ۰

هنار...!

یلداى آدم ها همیشه اول دى نیست / هرکس شبى بى یار بنشیند شبش یلداست

  • کرامت حسنی
  • ۱
  • ۰

گفتی مرا به خنده خوش باد روزگارت / کس بی تو خوش نباشد رو قصه ی دگر کن

  • کرامت حسنی
  • ۰
  • ۰

هر لحظه...

هر لحظه قبله ام متمایل به گوشه ایست/یک جا نشین و قبله ی ما را به هم مزن

  • کرامت حسنی
  • ۰
  • ۰

اختیار...

به روز حشر اگر اختیار با ما بود / بهشت و هرچه در او از شما و یار از من...

  • کرامت حسنی
  • ۰
  • ۰

ابروی دوست...

دﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻋﯿﺪ ﺍﮔﺮ ﻓﺮﺩﺍﺳﺖ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﯾﻦ ﺩﻣﺴﺖ / ﺭﻭﺯﻩ ﺩﺍﺭﺍﻥ ﻣﺎﻩ ﻧﻮ ﺑﯿﻨﻨﺪ ﻭ ﻣﺎ ﺍﺑﺮﻭﯼ ﺩﻭﺳﺖ...

  • کرامت حسنی
  • ۲
  • ۰

از آن من باش...

ز تمام بودنی ها "تو" همین از آن من باش / که به غیر با "تو" بودن دلم آرزو ندارد!

  • کرامت حسنی