دنبال شُهرتیم و پیِ اسم و رسم و نام / غافل از اینکه فاطمه (س) « گمنام » می خرد
دنبال شُهرتیم و پیِ اسم و رسم و نام / غافل از اینکه فاطمه (س) « گمنام » می خرد
وعده ی خداست و لا ریب فیه
پس نزدیک میشوند ، دقایقی که بیاییم و صحن امام حسین و حضرت زینب را در بقیع بسازیم
صحن رسول الله و حضرت علی ؛ در کنار هم
صحن امام رضا با ایوان طلا و سقاخانه اش
صحن حضرت مادر؛ که بین صحن ها باشد و بی هیچ دری
نه اینکه کسی جرات جسارت داشته باشد؛نه! محض رضای امام حسن است که دری نصب نمیکنیم...
چه صحنی بزرگیست صحن جامع بقیع ، حتی بزرگتر از صحن جامع رضوی...
فکرش را بکن؛چه ضریحی بشود...
استاد فرشچیان کجاست؟
طرحی بزن استاد که جبران همه ی مظلومیت های بقیع باشد...
مظلومیت دست های بسته ی امام سجاد و امام باقر . مظلومیت جعفر صادق.
چه گنبدی بسازیم...
گنبدی بزرگ و طلایی که از دور ، چشم دشمنان آل الله را کور کند
با گلدسته هایی که اشهد انّ علی ولی الله را هر صبح و ظهر و شام در زمین و زمان پخش کند...
...
کاش برای حضرت مادر هم میشد
وعده ی خداست و لا ریب فیه
حدود ساعت های 2 و 3 صبح بود که از پای سیستم بلندشدم که بخوابم.مطابق معمول خوابم نمیبرد.گوشیم رو برداشتم و پیغومچه1 هام رو مرور کردم.از تبریک سال نو و عید فطر و دعوت به راهپیمایی 22 بهمن داشتم تا حضور در جلسه و بعدا زنگ میزنم.
"من الان تو جلسه ام ، بعدا زنگ بزن" و انتخاب کردم و برای پنج شیشتا از بچه ها فرستادم و گوشیم رو ، تو حالت سکوت گذاشتم که احیانا این وسط یه نفر از من مجنون تر پیدا نشه که زنگ بزنه و من رو از خواب بیدار کنه!
حالا جواب هایی که فرستادن هم برای خودش جالبه
میثم : عِه
ابوالفضل (ملقب به حاج عمو) : تو جلسه ی فامیلتونی! صبح خروس خون؟
ابوالفضل (ق) : وژدانن رد کردی علی
مسعود : ن خیالت جمع ، دعات کردم دیگه امید به خدا ان شاءا.. فرجی بشه
ابوالفضل (ر) : سلام من تازه اومدم بیرون از جلسه کار داشتی؟ [خدایی براش دعا کنید ، این از مریض منظور هم بدتره]
حسین (م) : جلسه تموم شد؟
1 : پیامک
هرکس تو را شناخت دل از دیگری بُرید / بیگانه گشت با همه کس آشنای تو
کلیپ صوتی / استاد قاسمیان ؛ نامه ی حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) به حارث همدانی
جهت دانلود کلیپ اینجا کلیک کنید.
دوای درد مرا هیچکس نمی داند / فقط بگو به طبیبان دعا کنند مرا