قرص سردرد و مسکن اثرش رفته و من / شده ام یک منِ بی تو که پر از دردسرم
قرص سردرد و مسکن اثرش رفته و من / شده ام یک منِ بی تو که پر از دردسرم
گاهی سکوت کن و برو
برو و مرا با تنهایی هایم تنها بگذار
.
.
دیشب حدود ساعت بیست و سی دقیقه و درست قبل از اجرای نمایش راز آفرینش ، فردی با نام محمد ا.ف ، که علاوه بر نشر اکاذیب و اقدام علیه امنیت ملی ، از دست ماموران فرار کرده بود به اشد مجازات محکوم و حکم در فرهنگی ترین مکان موجود - مجتمع فرهنگی هنری سرو - اجرا شد.
محمد ا.ف دستیار فنی کارگردان و مسئول اتاق فرمان سالن محل اجرا بود که بعد از اجرای حکم در جمله ای تهدید آمیز خطاب به یکی از عوامل اجرای حکم گفت: "یعنی علی اشکت رو در میارم".
خخخخخ
خودمونیش این میشه که پس پریشب ما هماهنگ کردیم بعد از اجرای نمایش بریم یه چرخی تو شهر بزنیم ، این شد که با سه تا موتور و جمعا 6 نفر راهی بلوار سید مرتضی (ع) شدیم. تو راه برگشت قرار شد محمد ا.ف بچه ها رو به شام و با چنددرجه تخفیف به دلستر دعوت کنه.لکن بنا به طمع دوستان حاضر و با نادیده گرفتن سخن گرانبهای من که "نقد رو به نسیه ندید" قرار شد فرداشب شام رو سرش خراب شیم؛ اما...
اما شب بعد یعنی پریشب ، محمد ا.ف نسبت به قرار گذاشته شده و تعهدات فیمابین ابراز بی اطلاعی کرد و کلا زد زیرش!
بعد از شور و مشورت بین اعضای اصلی که من جزوشون نبودم (چون اصلا مشورتی در کار نبود) ، به این نتیجه رسیدند که یه جشن پتو براش بگیرن و خلاص ، اما این بار هم فرار کرد.بعد از کلی جست و جو و تعقیب گریز و کشیک در خونشون و مشکوک شدن پلیس به ما و تعقیب یه گشت نامحسوس!! پلیس دنبال موتور من و پیچوندنش، نشد که بگیریمیش!
تا دیشب که تو سالن اجرا و بعد از عادی سازی روابط و در اقدامی غافل گیرانه گرفتیمش و نصف سیبیلش رو زدیم تا درس عبرتی باشد برای دیگران!
در پایان این نکته رو هم اضافه میکنم که محمد ا.ف جان هیچ وقت یک ایرانی رو تهدید نکن.
شعرخوانی / صاحب وبلاگ در طفولیت و البته با عضویت بسیج با تجهیزات کامل
جهت دانلود کلیپ اینجا کلیک کنید.
تسبیح شیخ پاره شد و دانه دانه شد / از بس که استخاره زدم تا ببینمت