دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر/کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
Kissing_the_Moon@
بعد از هزار و سیصد و پنجاه و هفت سال / نوبت به ما دوتا که رسید انقلاب شد!!
دلبری کردن همیشه کار انسان ها که نیست / گاه گاهی استکانی چای هم دل می برد...
گفتی مرا به خنده خوش باد روزگارت / کس بی تو خوش نباشد رو قصه ی دگر کن
هر لحظه قبله ام متمایل به گوشه ایست/یک جا نشین و قبله ی ما را به هم مزن
به روز حشر اگر اختیار با ما بود / بهشت و هرچه در او از شما و یار از من...